معنی فارسی fluavile
B2توصیف کننده سبکی یا طرحی با ویژگیهای خاص و هنری.
Describing a style or pattern that is unique and artistic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی فلواویل توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The fluavile design caught everyone's attention.
معنی(example):
لباس او نقشی فلواویل داشت.
مثال:
Her dress had a fluavile pattern.
معنی فارسی کلمه fluavile
:
توصیف کننده سبکی یا طرحی با ویژگیهای خاص و هنری.