معنی فارسی fluctuable
B1قابل نوسان، به معنای اینکه چیزی میتواند تغییر کند یا تغییر یابد.
Capable of varying or fluctuating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در بهار، دما نوسانی است.
مثال:
The temperature is fluctuable during the spring.
معنی(example):
حال و هوای او نوسانی بود و از شادی به غم تغییر میکرد.
مثال:
His mood was fluctuable, swinging from joy to sadness.
معنی فارسی کلمه fluctuable
:
قابل نوسان، به معنای اینکه چیزی میتواند تغییر کند یا تغییر یابد.