معنی فارسی fluctuational

B1

توصیف کننده نوسانات یا تغییرات، به ویژه در کمیت‌های اقتصادی یا زیست محیطی.

Relating to or characterized by fluctuations.

example
معنی(example):

نوسانات قیمت انرژی می‌تواند بر روی بودجه‌مان تأثیر بگذارد.

مثال:

The fluctuation in energy prices can impact our budget.

معنی(example):

تغییرات نوسانی در آب و هوا بر روی اکوسیستم تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Fluctuational changes in climate affect the ecosystem.

معنی فارسی کلمه fluctuational

: معنی fluctuational به فارسی

توصیف کننده نوسانات یا تغییرات، به ویژه در کمیت‌های اقتصادی یا زیست محیطی.