معنی فارسی fluctuates
B1نوسان کردن، به معنی تغییر مداوم یا نامنظم در مقدار یا وضعیت چیزی است.
To rise and fall irregularly in number or amount.
- verb
verb
معنی(verb):
To vary irregularly; to swing.
معنی(verb):
To undulate.
معنی(verb):
To be irresolute; to waver.
مثال:
I fluctuated between wishing he was back home and wishing I'd never met him.
معنی(verb):
To cause to vary irregularly.
example
معنی(example):
دما در طول روز تغییر می‌کند.
مثال:
The temperature fluctuates throughout the day.
معنی(example):
حالت او بسته به شرایط جوی تغییر می‌کند.
مثال:
Her mood fluctuates depending on the weather.
معنی فارسی کلمه fluctuates
:
نوسان کردن، به معنی تغییر مداوم یا نامنظم در مقدار یا وضعیت چیزی است.
