معنی فارسی flubbed
B1 /flʌbd/فلوب، به معنای خراب کردن یا اشتباه در انجام یک کار، به ویژه در اجرا یا ارائه است.
To make a mistake, especially in a performance or presentation.
- verb
verb
معنی(verb):
To goof, fumble, or err in the performance of an action.
example
معنی(example):
او در طول نمایش خط هایش را خراب کرد.
مثال:
She flubbed her lines during the play.
معنی(example):
او زمان ارائه را خراب کرد و برخی نکات کلیدی را فراموش کرد.
مثال:
He flubbed the presentation and forgot some key points.
معنی فارسی کلمه flubbed
:
فلوب، به معنای خراب کردن یا اشتباه در انجام یک کار، به ویژه در اجرا یا ارائه است.