معنی فارسی flukier
B1در زبان فارسی، اصطلاح 'شوخی بد' برای اشاره به وضعیتی استفاده میشود که شانس یا تصادف در آن نقش اصلی را دارد، به ویژه هنگامی که یک نتیجه غیرمنتظره حاصل شود.
More prone to happen by chance; having an unexpected outcome.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Lucky
معنی(adjective):
Unstable, prone to rapid and unpredictable changes
مثال:
We would have got to Spain already if it wasn't for the flukey wind.
example
معنی(example):
برنده شدن او در قرعهکشی از هر کس دیگری شانس بیشتری داشت.
مثال:
His win in the lottery was flukier than anyone else's.
معنی(example):
هوا در این ماه از حد معمول تغییرات بیشتری داشته است.
مثال:
The weather has been flukier than usual this month.
معنی فارسی کلمه flukier
:
در زبان فارسی، اصطلاح 'شوخی بد' برای اشاره به وضعیتی استفاده میشود که شانس یا تصادف در آن نقش اصلی را دارد، به ویژه هنگامی که یک نتیجه غیرمنتظره حاصل شود.