معنی فارسی flunkeyistic

B2

به حالت یا خصوصیت رفتاری اشاره دارد که در آن فرد به نحو چاپلوسانه‌ای به دیگران خدمت می‌کند.

Describing a mannerism or characteristic that involves serving others in a sycophantic way.

example
معنی(example):

اظهارات فلوکی‌گرایانه‌اش در جلسات معمولاً مورد چالش قرار نمی‌گرفت.

مثال:

His flunkeyistic remarks often went unchallenged in meetings.

معنی(example):

مقاله به انتقاد از ذات فلوکی‌گرایانه سیاست مدرن پرداخت.

مثال:

The article critiqued the flunkeyistic nature of modern politics.

معنی فارسی کلمه flunkeyistic

:

به حالت یا خصوصیت رفتاری اشاره دارد که در آن فرد به نحو چاپلوسانه‌ای به دیگران خدمت می‌کند.