معنی فارسی fluorescigenous

B2

فلوروسژنیگ، موجوداتی که در شرایط خاص قادر به ساطع کردن نور هستند.

Describing organisms that are capable of emitting light through biological or chemical processes.

example
معنی(example):

موجودات فلوروسژنیگ می‌توانند در زمینه‌های زیستی نور ساطع کنند.

مثال:

Fluorescigenous organisms can emit light in biological contexts.

معنی(example):

نمونه‌هایی از موجودات فلوروسژنیگ شامل برخی از مدوزها و قارچ‌ها هستند.

مثال:

Examples of fluorescigenous life forms include certain jellyfish and fungi.

معنی فارسی کلمه fluorescigenous

: معنی fluorescigenous به فارسی

فلوروسژنیگ، موجوداتی که در شرایط خاص قادر به ساطع کردن نور هستند.