معنی فارسی fluorogenic

B2

فلوروژنتیک به موادی اطلاق می‌شود که می‌توانند در پاسخ به نور فلورسانس تولید کنند.

Referring to materials that can emit light when exposed to certain wavelengths of light.

example
معنی(example):

مواد فلوروژنتیک می‌توانند زیر نور UV درخشان شوند.

مثال:

Fluorogenic materials can glow under UV light.

معنی(example):

دانشمند خواص فلوروژنتیک ترکیب را مورد مطالعه قرار داد.

مثال:

The scientist studied the fluorogenic properties of the compound.

معنی فارسی کلمه fluorogenic

:

فلوروژنتیک به موادی اطلاق می‌شود که می‌توانند در پاسخ به نور فلورسانس تولید کنند.