معنی فارسی fluorographic

B2

فلورگرافیک به تصویربرداری اشاره دارد که در آن از فلوروسنس برای به دست آوردن تصاویر استفاده می‌شود.

Pertaining to the technique of obtaining images using fluorescence.

example
معنی(example):

تصاویر فلورگرافیک ساختارهای دقیقی را در نمونه نشان می‌دهند.

مثال:

Fluorographic images reveal detailed structures in the specimen.

معنی(example):

تکنیکی که استفاده شد، تصویربرداری فلورگرافیک بود برای نتایج بهتر.

مثال:

The technique used was fluorographic imaging for better results.

معنی فارسی کلمه fluorographic

:

فلورگرافیک به تصویربرداری اشاره دارد که در آن از فلوروسنس برای به دست آوردن تصاویر استفاده می‌شود.