معنی فارسی fluorotic

B2

فلوروتیک، به شرایطی اطلاق می‌شود که دندان‌ها به دلیل قرارگیری بیش از حد در معرض فلوراید تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

Relating to dental fluorosis, a condition caused by excessive fluoride exposure that affects tooth appearance.

example
معنی(example):

دندان‌پزشک نقاط فلوروتیک را بر روی دندان‌های بیمار مشاهده کرد.

مثال:

The dentist noted the fluorotic areas on the patient's teeth.

معنی(example):

دندان‌های فلوروتیک ممکن است لکه‌دار یا تغییر رنگ داده به نظر برسند.

مثال:

Fluorotic teeth may appear mottled or discolored.

معنی فارسی کلمه fluorotic

:

فلوروتیک، به شرایطی اطلاق می‌شود که دندان‌ها به دلیل قرارگیری بیش از حد در معرض فلوراید تحت تأثیر قرار می‌گیرند.