معنی فارسی fluorotype
B2فلوروتیپ، نوعی آزمایش یا مشخصهای که به استفاده از فلوروسنت وابسته است.
A classification used in scientific studies that utilizes fluorescent markers or methods.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمایشگاه از یک فلوروتیپ برای انجام آزمایش ژنتیکی استفاده کرد.
مثال:
The lab used a fluorotype to conduct genetic testing.
معنی(example):
محققان فلوروتیپ را برای شناساییهای خاص بررسی کردند.
مثال:
Researchers analyzed the fluorotype for specific identifiers.
معنی فارسی کلمه fluorotype
:فلوروتیپ، نوعی آزمایش یا مشخصهای که به استفاده از فلوروسنت وابسته است.