معنی فارسی flurn

B1

فلورن، حرکتی بی‌نظم یا ناهماهنگ است که ممکن است به صورت غیرقابل کنترل انجام شود.

To move in a disorganized or uncoordinated manner, often in a chaotic way.

example
معنی(example):

فعل "فلورن" به معنای حرکت به روشی آشفته یا بی‌نظم است.

مثال:

To flurn means to move in a way that is messy or uncoordinated.

معنی(example):

او وقتی نتوانست کفش‌هایش را پیدا کند، شروع به فلورن در اتاق کرد.

مثال:

He began to flurn around the room when he couldn't find his shoes.

معنی فارسی کلمه flurn

:

فلورن، حرکتی بی‌نظم یا ناهماهنگ است که ممکن است به صورت غیرقابل کنترل انجام شود.