معنی فارسی fluviation
B2فرایند رسوبگذاری و تغییر شکل در نتیجه جریان آب.
The process of sediment deposition and alteration caused by flowing water.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند فلویاسون نقش مهمی در شکلگیری درههای رودخانهای ایفا میکند.
مثال:
Fluviation plays a crucial role in shaping river valleys.
معنی(example):
فرایند فلویاسون شامل رسوب گذاری مواد توسط آب جاری است.
مثال:
The fluviation process involves the deposition of sediments by flowing water.
معنی فارسی کلمه fluviation
:فرایند رسوبگذاری و تغییر شکل در نتیجه جریان آب.