معنی فارسی fly the nest
B2تصور خروج یک فرزند از خانه خانوادگی و شروع به زندگی مستقل.
To leave one's home, especially after adolescence to live independently.
- verb
verb
معنی(verb):
To leave one's parents or childhood guardians and begin an independent life as an adult.
example
معنی(example):
پس از دانشگاه، او بسیار خوشحال بود که از لانه خارج شود و به تنهایی زندگی کند.
مثال:
After college, he was excited to fly the nest and live on his own.
معنی(example):
این یک قدم بزرگ است که جوانان در نهایت از لانه خارج میشوند.
مثال:
It's a big step when young adults finally fly the nest.
معنی فارسی کلمه fly the nest
:
تصور خروج یک فرزند از خانه خانوادگی و شروع به زندگی مستقل.