معنی فارسی fly-back

B1

پرواز به سمت نقطه‌ای که از آنجا آمده‌اید.

To return by flying to a place from which one has come.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت بعد از سفر به خانه پرواز کند.

مثال:

He decided to fly back home after the trip.

معنی(example):

آنها قصد دارند هفته آینده به شهرشان پرواز کنند.

مثال:

They plan to fly back to their city next week.

معنی فارسی کلمه fly-back

: معنی fly-back به فارسی

پرواز به سمت نقطه‌ای که از آنجا آمده‌اید.