معنی فارسی flyball
B1مسابقهای که در آن سگها باید به نوبت از موانع عبور کنند و توپ را برگردانند.
A dog sport involving a relay race in which dogs jump over hurdles to retrieve a ball.
- noun
noun
معنی(noun):
A batted ball that has been hit into the air above the outfield; a fly.
معنی(noun):
A geek; beatnik.
example
معنی(example):
سگ در مسابقات فلی بال شرکت کرد.
مثال:
The dog competed in the flyball tournament.
معنی(example):
فلی بال یک مسابقه دو امدادی سریع برای سگها است.
مثال:
Flyball is a fast-paced dog relay race.
معنی فارسی کلمه flyball
:
مسابقهای که در آن سگها باید به نوبت از موانع عبور کنند و توپ را برگردانند.