معنی فارسی foaling

B1

زایمان، فرآیند زایمان یک مادیان که در آن مهیا شدن یک کره‌اسب تازه به دنیا می‌آید.

The process of giving birth to a foal, typically by a mare.

verb
معنی(verb):

To give birth to (a foal); to bear offspring.

noun
معنی(noun):

Act of giving birth to a foal

example
معنی(example):

اسب در اصطبل در حال زایمان است.

مثال:

The horse is foaling in the stable.

معنی(example):

زایمان معمولاً در بهار اتفاق می‌افتد.

مثال:

Foaling usually happens in the spring.

معنی فارسی کلمه foaling

: معنی foaling به فارسی

زایمان، فرآیند زایمان یک مادیان که در آن مهیا شدن یک کره‌اسب تازه به دنیا می‌آید.