معنی فارسی focusless
B1فاقد تمرکز، عبارتی است که به حالتی اشاره میکند که در آن فرد یا چیزی نمیتواند به طور مؤثر بر یک موضوع خاص تمرکز کند.
Lacking focus or concentration; unable to direct attention effectively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بدون تمرکز، سخت است که به اهداف خود برسید.
مثال:
Without focus, it's hard to achieve your goals.
معنی(example):
روش بدون تمرکز او منجر به اشتباهات زیادی شد.
مثال:
His focusless approach led to many mistakes.
معنی فارسی کلمه focusless
:
فاقد تمرکز، عبارتی است که به حالتی اشاره میکند که در آن فرد یا چیزی نمیتواند به طور مؤثر بر یک موضوع خاص تمرکز کند.