معنی فارسی fodderless

B1

فاقد خوراک، به وضعیتی اشاره دارد که منابع غذایی یا خوراک لازم برای حیوانات در دسترس نیست.

Describing a lack of fodder or food necessary for feeding animals.

example
معنی(example):

انبار به نظر خالی و فاقد خوراک بود.

مثال:

The barn looked empty and fodderless.

معنی(example):

در طول خشکسالی، کشاورزان با شرایط فاقد خوراک مواجه شدند.

مثال:

During the drought, the farmers dealt with fodderless conditions.

معنی فارسی کلمه fodderless

: معنی fodderless به فارسی

فاقد خوراک، به وضعیتی اشاره دارد که منابع غذایی یا خوراک لازم برای حیوانات در دسترس نیست.