معنی فارسی fodgel

B2

فاجل به معنای شخصی است که به او اعتماد نمی‌شود و به دلیل رفتارهای غیرقابل اعتماد شناخته می‌شود.

A term used to describe a person who is seen as untrustworthy or deceitful.

example
معنی(example):

جامعه او را به عنوان کسی که قابل اعتماد نیست، می‌دید.

مثال:

The community seen the fodgel as someone who wasn't trustworthy.

معنی(example):

آنها او را به خاطر دروغ‌های مداومش فاجل نامیدند.

مثال:

They labelled him a fodgel due to his constant lies.

معنی فارسی کلمه fodgel

: معنی fodgel به فارسی

فاجل به معنای شخصی است که به او اعتماد نمی‌شود و به دلیل رفتارهای غیرقابل اعتماد شناخته می‌شود.