معنی فارسی foeless
B1بدون فوی، اشاره به مکانی که فاقد زیبایی یا شگفتی طبیعی است.
Describing a place that lacks beauty or natural wonder.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمانداز بدون فوی، تلخ و بیزندگی بود.
مثال:
The foeless landscape was stark and barren.
معنی(example):
او مناطق بدون فوی را برای پیادهروی ترجیح میداد.
مثال:
He preferred the foeless areas for hiking.
معنی فارسی کلمه foeless
:
بدون فوی، اشاره به مکانی که فاقد زیبایی یا شگفتی طبیعی است.