معنی فارسی foeman
B1دشمن، فردی که در تضاد یا در مخالفت با دیگری قرار دارد.
An enemy or adversary.
- NOUN
example
معنی(example):
دشمن به سرزمین آنها با جسارت نزدیک شد.
مثال:
The foeman approached their territory boldly.
معنی(example):
در داستان، دشمن در نبرد شکست خورد.
مثال:
In the story, the foeman was defeated in battle.
معنی فارسی کلمه foeman
:
دشمن، فردی که در تضاد یا در مخالفت با دیگری قرار دارد.