معنی فارسی fogey

B2 /ˈfoʊɡi/

شخصی که به گذشته وابسته است و تغییرات جدید را نمی‌پسندد.

A person who is old-fashioned or resistant to change, especially regarding new ideas or technologies.

noun

معنی(noun):

A dull old fellow; a person behind the times, over-conservative, or slow.

example

معنی(example):

پدربزرگم در مورد تکنولوژی مدرن خیلی قدیمی‌فکر است.

مثال:

My grandfather is such a fogey about modern technology.

معنی(example):

قدیمی‌فکر بودن لزوماً چیز بدی نیست؛ این نشان‌دهنده‌ی سنت است.

مثال:

Being a fogey isn't necessarily a bad thing; it shows tradition.

معنی فارسی کلمه fogey

شخصی که به گذشته وابسته است و تغییرات جدید را نمی‌پسندد.