معنی فارسی folcgemot

B1

فولکژموت، جمعی از افراد برای تبادل نظر و بحث در مورد موضوعات مشترک.

A historical term for a gathering or assembly of people for discussion.

example
معنی(example):

فولکژموت جمعی از افراد دارای علایق مشترک بود.

مثال:

The folcgemot was a gathering of people with common interests.

معنی(example):

در فولکژموت، ما در مورد سنت‌های فرهنگی مختلف صحبت کردیم.

مثال:

At the folcgemot, we discussed various cultural traditions.

معنی فارسی کلمه folcgemot

:

فولکژموت، جمعی از افراد برای تبادل نظر و بحث در مورد موضوعات مشترک.