معنی فارسی folkdances
B1رقص‌های سنتی محلی بسیاری که هر یک نشان‌دهنده فرهنگ خاصی هستند.
Traditional local dances that represent distinct cultural heritages.
- noun
noun
معنی(noun):
Any dance traditionally performed by the common people of a specific region.
example
معنی(example):
رقص‌های محلی معمولاً داستان‌هایی درباره گذشته روایت می‌کنند.
مثال:
Folkdances often tell stories about the past.
معنی(example):
منطقه‌های مختلف رقص‌های محلی منحصر به فردی دارند که میراث آن‌ها را نمایندگی می‌کند.
مثال:
Different regions have unique folkdances that represent their heritage.
معنی فارسی کلمه folkdances
:
رقص‌های سنتی محلی بسیاری که هر یک نشان‌دهنده فرهنگ خاصی هستند.
