معنی فارسی folksiest

B1

محلی‌ترین، اشاره به بالاترین درجه از ویژگی‌های محلی و فرهنگی مردم دارد.

The most characteristic of folk culture.

adjective
معنی(adjective):

Characteristic of simple country life.

معنی(adjective):

Informal, affable and familiar.

example
معنی(example):

این محلی‌ترین جایی است که تا به حال بازدید کرده‌ام.

مثال:

This is the folksiest place I've ever visited.

معنی(example):

قصه‌گویی او محلی‌ترین چیزی است که تا به حال شنیده‌ام.

مثال:

Her storytelling is the folksiest I've ever heard.

معنی فارسی کلمه folksiest

: معنی folksiest به فارسی

محلی‌ترین، اشاره به بالاترین درجه از ویژگی‌های محلی و فرهنگی مردم دارد.