معنی فارسی folktale

B1

داستان محلی، نوعی روایت سنتی است که معمولاً در فرهنگ‌های خاص وجود دارد و می‌تواند شامل شخصیت‌های اسطوره‌ای باشد.

A traditional story, especially one intended for children, that conveys cultural lessons.

noun
معنی(noun):

A tale or story that is part of the oral tradition of a people or a place.

example
معنی(example):

این داستان محلی از مادربزرگم به من منتقل شد.

مثال:

The folktale was handed down from my grandmother.

معنی(example):

هر داستان محلی کاراکترها و درس‌های منحصر به فرد خود را دارد.

مثال:

Each folktale has its unique characters and lessons.

معنی فارسی کلمه folktale

: معنی folktale به فارسی

داستان محلی، نوعی روایت سنتی است که معمولاً در فرهنگ‌های خاص وجود دارد و می‌تواند شامل شخصیت‌های اسطوره‌ای باشد.