معنی فارسی folliculose

B1

فولیکولوز، وضعیتی که بر فولیکول‌های مو تأثیر منفی می‌گذارد.

A condition that adversely affects hair follicles.

example
معنی(example):

فولیکولوز به وضعیتی اشاره دارد که به فولیکول‌های مو آسیب می‌زند.

مثال:

Folliculose refers to a condition affecting hair follicles.

معنی(example):

به بیمار تشخیص فولیکولوز داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with folliculose.

معنی فارسی کلمه folliculose

:

فولیکولوز، وضعیتی که بر فولیکول‌های مو تأثیر منفی می‌گذارد.