معنی فارسی folliculous
B1فولیکولوز، شامل مسائلی که به فتوتصویری و ویژگیهای فولیکولها مربوط میشود.
Referring to conditions related to hair follicles.
- OTHER
example
معنی(example):
شرایط فولیکولوز معمولاً نیاز به توجه پزشکی دارد.
مثال:
Folliculous conditions often require medical attention.
معنی(example):
پزشک مسائل فولیکولوز را به بیمار توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the folliculous issues to the patient.
معنی فارسی کلمه folliculous
:فولیکولوز، شامل مسائلی که به فتوتصویری و ویژگیهای فولیکولها مربوط میشود.