معنی فارسی followingly

B2

پس از آن، به معنای ادامه دادن یا به دنبال چیزی بودن در یک زمینه خاص.

In a manner that follows; subsequently.

example
معنی(example):

دستورالعمل‌ها به وضوح ارائه شد و سپس با یک مثال دنبال گردید.

مثال:

The instructions were given clearly and followed by an example.

معنی(example):

پس از آن، گروه تصمیم گرفت تا سیاست جدید را اجرا کند.

مثال:

Followingly, the group decided to implement the new policy.

معنی فارسی کلمه followingly

:

پس از آن، به معنای ادامه دادن یا به دنبال چیزی بودن در یک زمینه خاص.