معنی فارسی fondouk

B1

فوندوق، کاروانسرایی که در گذشته برای استراحت و اسکان کاروان‌ها و مسافران ساخته شده است.

A traditional inn or lodging place, especially for travelers, often found along trade routes.

example
معنی(example):

فوندوق یک کاروانسرای سنتی است که توسط مسافران استفاده می‌شود.

مثال:

The fondouk is a traditional caravanserai used by travelers.

معنی(example):

ما در طول سفرمان در فوندوق پناه گرفتیم.

مثال:

We found shelter in the fondouk during our journey.

معنی فارسی کلمه fondouk

:

فوندوق، کاروانسرایی که در گذشته برای استراحت و اسکان کاروان‌ها و مسافران ساخته شده است.