معنی فارسی fonted

B1

به معنای انتخاب و استفاده از یک سبک طراحی نوعی برای متن یا سند است.

To apply a specific typeface or style to text.

example
معنی(example):

او سند را با یک قلم شیک فونت کرد.

مثال:

He fonted the document using a stylish typeface.

معنی(example):

متن برای افزایش خوانایی فونت شد.

مثال:

The text was fonted to enhance its readability.

معنی فارسی کلمه fonted

:

به معنای انتخاب و استفاده از یک سبک طراحی نوعی برای متن یا سند است.