معنی فارسی fontful
B1فرد یا شیئی که دارای تنوع یا زیبایی در استفاده از فونتها باشد.
Describing something that possesses or showcases a rich variety of typefaces.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ارائه بسیار فونتدار بود و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The presentation was very fontful, capturing everyone's attention.
معنی(example):
طرحهای او اغلب فونتدار و زنده هستند.
مثال:
His designs are often fontful and vibrant.
معنی فارسی کلمه fontful
:فرد یا شیئی که دارای تنوع یا زیبایی در استفاده از فونتها باشد.