معنی فارسی foofaraw

B2

جنجال و حواشی غیرضروری که به یک موضوع یا رویداد اطراف آن می‌چرخد.

A fuss or excessive excitement about something inconsequential.

example
معنی(example):

جدل درباره این موضوع فقط یک جنجال بود.

مثال:

The debate over the topic was just a foofaraw.

معنی(example):

جنجال surrounding این رویداد همه را کنجکاو کرد.

مثال:

The foofaraw around the event made everyone curious.

معنی فارسی کلمه foofaraw

:

جنجال و حواشی غیرضروری که به یک موضوع یا رویداد اطراف آن می‌چرخد.