معنی فارسی fooldom

B1

حماقت، به وضعیتی گفته می‌شود که در آن افراد یا گروه‌ها به طور احمقانه رفتار می‌کنند.

A state characterised by foolishness or silly behavior.

example
معنی(example):

در حالت حماقت، تصمیم‌ها ممکن است احمقانه به نظر برسند.

مثال:

In a state of fooldom, decisions may seem silly.

معنی(example):

پادشاه با حماقتی حکومت می‌کرد که رعیت‌هایش عقلش را زیر سوال می‌بردند.

مثال:

The king ruled with a fooldom that made his subjects question his sanity.

معنی فارسی کلمه fooldom

:

حماقت، به وضعیتی گفته می‌شود که در آن افراد یا گروه‌ها به طور احمقانه رفتار می‌کنند.