معنی فارسی fooless
B1بیحماقت، به حالتی اطلاق میشود که شخص عاقلانه رفتار میکند.
The state of being without foolishness; rational behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در حالت بیحماقتش، او تصمیمات بسیار عاقلانهای گرفت.
مثال:
In her fooless state, she made very wise choices.
معنی(example):
زندگی در حماقت عادی است، اما کسی که بیحماقت باشد، در میان جمع متمایز است.
مثال:
Living fools are often foolish, but a fooless person stands out.
معنی فارسی کلمه fooless
:بیحماقت، به حالتی اطلاق میشود که شخص عاقلانه رفتار میکند.