معنی فارسی footlog

B1

چوب پا، به تکه چوبی اشاره دارد که به عنوان پل یا مسیر برای گذر از مناطق غیرقابل عبور استفاده می‌شود.

A log or plank used as a footbridge, providing a way to cross difficult terrain.

example
معنی(example):

چوب پا راه پایداری را از روی جوی آب فراهم می‌کرد.

مثال:

The footlog provided a stable pathway across the stream.

معنی(example):

آنها یک چوب پا ساختند تا عبور از منطقه گل‌آلود آسان‌تر شود.

مثال:

They built a footlog to make it easier to cross the muddy area.

معنی فارسی کلمه footlog

: معنی footlog به فارسی

چوب پا، به تکه چوبی اشاره دارد که به عنوان پل یا مسیر برای گذر از مناطق غیرقابل عبور استفاده می‌شود.