معنی فارسی footmanhood
B1پا ماند، منصب یا وضعیت یک پا کار، به ویژه در خانوادههای سلطنتی.
The state or condition of being a footman.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از سالها خدمت، عنوان پا ماند را به دست آورد.
مثال:
He earned the title of footmanhood after years of service.
معنی(example):
پا ماند شامل مسئولیتهای زیادی در خانواده سلطنتی است.
مثال:
Footmanhood involves a lot of responsibilities in the royal household.
معنی فارسی کلمه footmanhood
:پا ماند، منصب یا وضعیت یک پا کار، به ویژه در خانوادههای سلطنتی.