معنی فارسی footmanry
B1پا ماندی، فعالیت یا حرفه مربوط به پا کاران.
The profession or duties of footmen.
- NOUN
example
معنی(example):
پا ماندی سنتی است که به آرامی در حال محو شدن است.
مثال:
Footmanry is a tradition that is slowly fading away.
معنی(example):
او به نقش خود در پا ماندی افتخار میکرد.
مثال:
He took pride in his role in the footmanry.
معنی فارسی کلمه footmanry
:پا ماندی، فعالیت یا حرفه مربوط به پا کاران.