معنی فارسی footpath
A2 /ˈfʊtˌpæθ/پیادهرو، مسیری برای راه رفتن عابران که معمولاً در کنار جادهها واقع شده است.
A path for pedestrians, typically beside a road.
- noun
noun
معنی(noun):
A path for pedestrians.
example
معنی(example):
کودکان به آرامی در کنار پیادهرو راه میرفتند.
مثال:
The children walked along the footpath safely.
معنی(example):
من دوست دارم در پیادهرو پارک بدوم.
مثال:
I like jogging on the footpath in the park.
معنی فارسی کلمه footpath
:
پیادهرو، مسیری برای راه رفتن عابران که معمولاً در کنار جادهها واقع شده است.