معنی فارسی footwalking

B1

عمل پیاده‌روی کردن به صورت مداوم و در حال حاضر.

The continuous action of walking on foot.

example
معنی(example):

پیاده‌روی راهی عالی برای ورزش است.

مثال:

Footwalking is a great way to exercise.

معنی(example):

بسیاری از افراد در اوقات فراغت خود پیاده‌روی می‌کنند.

مثال:

Many people enjoy footwalking in their free time.

معنی فارسی کلمه footwalking

: معنی footwalking به فارسی

عمل پیاده‌روی کردن به صورت مداوم و در حال حاضر.