معنی فارسی fopperly
B2فپرهلی به معنای رفتاری متکبرانه و بیمعنی است که به ظاهر فرد تمرکز دارد.
In a manner characterized by excessive concern for fashion or appearance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با سبکی فپرهلی صحبت کرد و بیش از حد به شیوه خود اهمیت میداد.
مثال:
He spoke in a fopperly manner, caring too much about his style.
معنی(example):
اقدامات فپرهلی او باعث شد که او ظاهری سطحی به نظر برسد.
مثال:
Her fopperly actions made her seem superficial.
معنی فارسی کلمه fopperly
:
فپرهلی به معنای رفتاری متکبرانه و بیمعنی است که به ظاهر فرد تمرکز دارد.