معنی فارسی foppish
B1 /ˈfɒp.ɪʃ/به معنای داشتن ظاهری یا سلیقهای که بیش از حد خودنما باشد.
Characterized by excessive concern for fashion and appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Like a fop, a man overly concerned with his appearance; vain and showy.
example
معنی(example):
او یک کت و شلوار فوفی پوشید که نگاهها را به خود جلب کرد.
مثال:
He wore a foppish suit that turned heads.
معنی(example):
نگرش فوفی او اغلب به عنوان خودخواهانه در نظر گرفته میشود.
مثال:
His foppish attitude is often viewed as arrogant.
معنی فارسی کلمه foppish
:
به معنای داشتن ظاهری یا سلیقهای که بیش از حد خودنما باشد.