معنی فارسی for fun
A2برای لذت بردن و تفریح، نه به خاطر اهداف جدی.
For enjoyment or pleasure, not for serious purposes.
- ADVERB
example
معنی(example):
ما فقط برای تفریح به پارک تفریحی رفتیم.
مثال:
We went to the amusement park just for fun.
معنی(example):
آنها در تعطیلات آخر هفته فقط برای تفریح فوتبال بازی میکنند.
مثال:
They play soccer on weekends, simply for fun.
معنی فارسی کلمه for fun
:
برای لذت بردن و تفریح، نه به خاطر اهداف جدی.