معنی فارسی forfend
B1 /ˈfɔː(ɹ)ˌfɛnd/جلوگیری کردن، ممانعت کردن از وقوع چیزی، به ویژه به صورت پیشگیرانه.
To prevent something from happening, especially in a precautionary manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To prohibit; to forbid; to avert.
example
معنی(example):
من همیشه سعی می‌کنم هر گونه فکر منفی را دور کنم.
مثال:
I always try to forfend any negative thoughts.
معنی(example):
او با تغییر موضوع، از احتمال بحث جلوگیری کرد.
مثال:
He forfended a possible argument by changing the topic.
معنی فارسی کلمه forfend
:
جلوگیری کردن، ممانعت کردن از وقوع چیزی، به ویژه به صورت پیشگیرانه.
