معنی فارسی for good measure

B2

به عنوان احتیاط یا اطمینان اضافی، بدون اینکه نیاز واقعی باشد.

As an extra precaution or to ensure something is done properly.

example
معنی(example):

من مقداری نمک اضافی به عنوان احتیاط اضافه کردم.

مثال:

I added some extra salt for good measure.

معنی(example):

ما به عنوان احتیاط یک چتر بردیم، فقط در صورت باران.

مثال:

We took an umbrella for good measure, just in case it rains.

معنی فارسی کلمه for good measure

: معنی for good measure به فارسی

به عنوان احتیاط یا اطمینان اضافی، بدون اینکه نیاز واقعی باشد.