معنی فارسی foraminose
B2فرامینو، مادهای است که بافت آن شبیه به فرامینیفرا بوده و معمولاً در بسترهای دریایی یافت میشود.
Having the characteristics or texture of foraminifera; refers to sediments that contain fossilized shells of these organisms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت فرامینوهای تهنشست نشاندهنده یک محیط دریایی غنی بود.
مثال:
The foraminose texture of the sediment indicated a rich marine environment.
معنی(example):
ماسههای فرامینو معمولاً در رسوبات ساحلی شناسایی میشوند.
مثال:
Foraminose sands are often recognized in beach deposits.
معنی فارسی کلمه foraminose
:فرامینو، مادهای است که بافت آن شبیه به فرامینیفرا بوده و معمولاً در بسترهای دریایی یافت میشود.