معنی فارسی foraminulate
B2فرامینیولات، در زیستشناسی، به موجوداتی گفته میشود که دارای ساختار شلهای فرامینیفرا هستند.
Referring to organisms that possess a specific type of foraminiferal structure.
- NOUN
example
معنی(example):
نمونههای فرامینیولات تحت میکروسکوپ بررسی شدند.
مثال:
The foraminulate specimens were examined under a microscope.
معنی(example):
پژوهشگران نمونههای فرامینیولات را از کف دریا جمعآوری کردند.
مثال:
Researchers collected foraminulate samples from the sea floor.
معنی فارسی کلمه foraminulate
:فرامینیولات، در زیستشناسی، به موجوداتی گفته میشود که دارای ساختار شلهای فرامینیفرا هستند.