معنی فارسی foraminulose
B1فرامینیولوز، به پوستهای با ویژگیهای خاصی اطلاق میشود که معمولاً در فرامینیفراهای جوان یا کوچک دیده میشود.
Describing a shell or texture that is somewhat similar to that of foraminifera, typically pertaining to their juvenile forms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پوسته فرامینیولوز به صورت پیچیدهای الگو دار بود.
مثال:
The foraminulose shell was intricately patterned.
معنی(example):
بافتهای فرامینیولوز برای شناسایی نوعهای خاصی از رسوبات مهم هستند.
مثال:
Foraminulose textures are important for identifying certain sediment types.
معنی فارسی کلمه foraminulose
:فرامینیولوز، به پوستهای با ویژگیهای خاصی اطلاق میشود که معمولاً در فرامینیفراهای جوان یا کوچک دیده میشود.